بر خلاف یادگیری سنتی که تاکید بر روند یادگیری بصورت خطی است ، در یادگیری حلقه ای تمرکز بر کسب دانش در چرخه های تکرار شونده است. در این حلقه های تکرار، یادگیرندگان می توانند ضمن تامل بر موضوع مورد نظر، با استفاده از حلقه های بازخورد اقدامات و نتایج خود را بررسی و ارزیابی نمایند. در حقیقت محور اصلی در یادگیری حلقه ای بهبود مستمر و مداوم با بکارگیری حلقه های بازخورد می باشد.
یادگیری تکحلقهای (Single-loop learning)
در یادگیری تک حلقه ای، زمانیکه خطایی تشخیص داده شود نسبت به اصلاح آن اقدام لازم صورت می گیرد بدون آنکه فرضیات اصلی و یا ارزشهای زیربنایی زیر سوال برده شود.
در حقیقت تمرکز بر چگونگی اقدامات است نه چرایی آن.
مثلا اگر فروش محصولات شرکتی با کاهش مواجه شود شرکت احتمالا نسبت اصلاح روش ها و استراتژی های بازاریابی خود اقدام می کند، اما هیچوقت چرایی این اتفاق مورد سوال قرار نمی گیرد.
سازمان خطا را اصلاح می کند ولی علت اصلی وقوع خطا همچنان پا برجاست.
یادگیری دوحلقهای (Double-loop learning)
در یادگیری دو حلقه ای، علاوه بر اقدامات اصلاحی، فرضیات و سیاست های اصلی مرتبط نیز مورد بازبینی واقع می شود.
در این نوع یادگیری علاوه بر تمرکز و تامل بر چگونگی اقدامات، چرایی وقوع آنها نیز مورد بررسی و بازنگری قرار می گیرد.
در مثال کاهش فروش محصولات، علاوه بر اصلاح روش های بازاریابی، تیم مدیریت چرایی این اتفاق را نیز مورد کندوکاو قرار داده و ممکن است طراحی محصول و لزوم انطباق آن با نیاز مشتریان مورد توجه قرار گیرد و یا فرایند کنترل کیفیت محصول مورد بازنگری جدی واقع شود.
در این حالت به دلیل تغییر الگو ها و سیاست های کلیدی و زیربنایی ، یادگیری عمیق تری نسبت به یادگیری تک مرحله ای اتفاق می افتد.
یادگیری سهحلقهای (Triple-loop learning)
در این مرحله از یادگیری، فرد یا سازمان نه تنها پیش فرض ها و سیاستهای زیربنایی خود را مورد بازنگری قرار می دهد بلکه نظام و چارچوب فکری خود را نیز به چالش می کشد.
اینکه ما چگونه یاد می گیریم و آیا روش یادگیری ما درست و اثر بخش می باشد از جمله سوالاتی است که ممکن است در این مرحله فرد یا سازمان با آن مواجه شود.
این شکل از یادگیری منجر به تحولات فرهنگی شده و یادگیری شناختی اتفاق می افتد. در واقع شرکت یاد می گیرد که چگونه یاد بگیرد.
در مثال بالا، مدیران ممکن است متوجه شوند که لازم است بجای سیستم تصمیم گیری واکنشی که صرفا پس از وقوع بحران منجر به اقدام و یادگیری می شود، به فرهنگ یادگیری پیشگیرانه روی آورده و آن را تقویت نمایند.
همچنین فرهنگ و نظام تصمیم گیری مشارکتی را بعنوان فرهنگ غالب در سازمان مورد تشویق و توسعه قرار دهند.
نتیجهگیری
در یادگیری حلقه ای، تفکر انتقادی شکل می گیرد و سازمان ها نسبت به محیط پیرامون خود و دنیای پر شتاب امروز، منعطف تر و سازگارتر می شوند. الگو ها را تشخیص می دهند، از اشتباهات گذشته درس می گیرند و تصمیمات آگاهانه اتخاذ خواهند کرد.
در یادگیری حلقه ای با بکارگیری موثر حلقه های بازخورد و چرخه های تکرار شونده، افراد و سازمان ها از راه حل های سطحی فراتر رفته و به رشد و پیشرفت های عمیق، موثر و پایدار دست خواهند یافت.